روز جهانی رودخانهها ۲۰۲۳ + حقایقی جالب درباره رودخانهها
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۴۴۱۴۰
روز جهانی رودخانهها هر سال در چهارمین یکشنبه سپتامبر گرامی داشته میشود، این روز در سال جاری با تکرار شعار سال ۲۰۲۰، یعنی «راههای آبی در جوامع»، در بیستوچهارم سپتامبر برگزار میشود.
به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، رودخانهها توانایی تولید برق، آبرسانی به نقاط مختلف، تردد آبی و فراهم آوردن آب آشامیدنی را برای بشر فراهم میکنند و همین امر باعث شکلگیری بعضی از شهرها در اطراف رودخانهها بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر بخش بزرگی از جمعیت کره زمین برای امرار معاش به ماهیها متکی هستند، بنابراین باید بهطور فعال از تخریب رودخانهها در نتیجه زبالههای صنعتی و آلودگی آبها به هر طریقی جلوگیری و تعادل اکوسیستم زیر آب حفظ شود، درک این موضوع به شکلگیری رویدادی جهانی بهعنوان «روز جهانی رودخانهها» برای حفظ زیبایی و سلامت این شریانهای حیاتی زمینی منجر شد.
شعار روز جهانی رودخانهها ۲۰۲۳روز جهانی رودخانهها هر سال در چهارمین یکشنبه سپتامبر برگزار میشود تا به اهمیت این خطوط آبی حیاتی برای زمین و کاهش آلودگی آبها بپردازد.
این روز در سال جاری با تکرار شعار سال ۲۰۲۰، یعنی «راههای آبی در جوامع»، در بیستوچهارم سپتامبر برگزار میشود و بر حفاظت از رودخانههایی تأکید دارد که وضعیت سالمی دارند، همچنین تلاش دارد رودخانههایی را احیا کند که در گذشته آسیب دیدهاند، این اقدامات با تلاش برای بازگرداندن رودخانههای زمین به شکل بکر خود امکانپذیر است.
حقایقی جالب درباره رودخانههااز هلال حاصلخیز خاورمیانه گرفته تا بزرگترین شهرهای جهان، رودخانهها بخشی جداییناپذیر در تکامل و پیشرفت نوع بشر بودهاند، رودخانهها اغلب بهعنوان مهد تمدن شناخته میشوند و در واقع، تمام تمدنهای اولیه جهان در کنار رودخانهها از جمله رود سند در پاکستان و هند، رود نیل در مصر و رودخانه زرد در چین توسعه یافتهاند.
تقریباً ۱۶۵ رودخانه بزرگ در جهان وجود دارد و روسیه با بیش از ۳۶ رودخانه، بیشترین رودخانههای جهان را در خود جای داده است.
آمازون و نیل با طول تقریباً بیش از ۶۵۰۰ کیلومتر طولانیترین رودخانههای جهان هستند و آمازون عنوان وسیعترین رودخانه را یدک میکشد که در فصل بارانی پهنای آن به بیش از ۴۰ کیلومتر افزایش پیدا میکند.
یکی از چشمگیرترین حقایق رودخانه آمازون حجم عظیم آبی است که در خود حمل میکند و به ۲۱۵ هزار متر مکعب بر ثانیه میرسد، آمازون همچنین مسئول ۲۰ درصد از کل آب شیرین ورودی به اقیانوسها است.
رودخانه کویاهوگا در اوهایو از کثیفترین رودخانههای جهان بود که بهواسطه ازدحام بیشازحد زبالههای صنعتی بهطور مداوم آتش میگرفت، این رودخانه امروزه یکی از بزرگترین نمونههای پاکسازی و احیای رودخانههای جهان است.
رودخانه گنگ که بهعنوان مادر گنگ شناخته میشود، از هیمالیا سرچشمه میگیرد و به بنگال غربی ختم میشود؛ این رودخانه آب شیرین بیش از ۵۰۰ میلیون نفر را تأمین میکند.
رودخانه کنگو در آفریقای مرکزی بهحدی عمیق است که بشر هنوز موفق به اندازهگیری دقیق عمیقترین نقطه آن نشده است، کنگو همچنین تنها رودخانهای است که دو بار از استوا عبور میکند.
رودخانه کانو کریستالس در کلمبیا که به نام «رود پنج رنگ» شناخته میشود، چشمنوازترین رودخانه جهان باشد. این رودخانه در زمانهای مختلف سال میتواند زرد، سبز، آبی، سیاه و قرمز باشد.
تصور میشود رودخانه فینکی در مرکز استرالیا با حداقل ۳۰۰ میلیون سال قدمت، قدیمیترین رودخانه روی زمین باشد، این رودخانه تنها چند روز در سال جریان دارد و معمولاً در صحرای سیمپسون جذب میشود.
در اعماق سطح لندن شبکهای متنوع و گسترده از رودخانههای زیرزمینی جریان دارد که یکی از جالبترین حقایق در مورد رودخانهها بهشمار میرود، با رشد لندن جریان این رودخانهها بهکمک کانالهای آب و فاضلاب جهتدهی شده و از بستر آنها بهعنوان سیستم فاضلاب استفاده میشود.
تنها تقاطع رودخانهای جهان در آلمان قرار دارد که البته ساخته دست بشر است، به این صورت که یک پل آبی برای عبور راحت قایقها روی رودخانه کشیده شده است.
کد خبر 689934منبع: ایمنا
کلیدواژه: روز جهانی روزهای جهانی مناسبت جهانی مناسبت های جهانی مناسبت های بین المللی شعار روز جهانی موضوع روز جهانی روز جهانی رودخانه ها طولانی ترین رودخانه جهان زیباترین رودخانه جهان رود نیل رودخانه آمازون آمازون شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق روز جهانی رودخانه ها رودخانه های جهان ترین رودخانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۴۴۱۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - ایدئولوژیهای گوناگون غالبا دربارۀ سیاست بینالملل بینظر نیستند. مارکسیسم هم چشماندازی به سیاست بینالملل دارد که البته با چشماندازهای سنتی و متعارف به کلی مغایر است. چیزی که رویکرد مارکسیستی به سیاست بینالملل را متمایز میسازد، تاکید آن بر قدرت اقتصادی و نقشی است که "سرمایۀ بینالمللی" دارد.
مارکس در وهلۀ نخست به تحلیل ساختارهای سرمایۀ ملی، بویژه رابطۀ آشتیناپذیر بین بورژوازی و پرولتاریا توجه داشت، اما در نوشتههای او به طور ضمنی چشماندازی بینالمللی نیز وجود دارد. به نظر مارکس وفاداریهای طبقاتی با تقسمیات ملی برخورد دارد. او بر اساس چنین عقیدهای در پایان کتاب "مانیفست کمونیست" نوشت: کارگران جهان، متحد شوید!
در آثار مارکس این ایده به طور ضمنی مطرح شده است که سرمایهداری نظامی بینالمللی است ولی تا قبل از انتشار کتاب مشهور لنین، به نام "امپریالیسم: بالاترین مرحلۀ سرمایهداری"، این ایدۀ مارکسیستی با قوت و صراحت یا به شکل کامل مطرح نشده بود.
لنین معتقد بود توسعۀ امپریالیستی خواست سرمایهداری داخلی برای حفظ سطح بالای "سود" از راه صادر کردن سرمایۀ اضافی را نشان میدهد، و این به نوبۀ خود، قدرتهای بزرگ سرمایهداری را به برخورد با یکدیگر کشاند و جنگ برآمده از آن (جنگ جهانی اول)، اساسا جنگی امپریالیستی است که برای کنترل و تصاحب مستعمرات در آفریقا، آسیا و جاهای دیگر درگرفته است.
اما مارکسیستهای جدید یا نئومارکسیستها، به محدودیتهای الگوی مارکسیسم-لنینیسم کلاسیک اذعان میکنند؛ از جمله به این که امپریالیسم حاکم بر اوایل سدۀ بیستم ثابت نکرد که "بالاترین" (یعنی آخرین) مرحلۀ سرمایهداری است؛ و آشکار شد این فرضیه که سیاست دولت صرفا بازتاب منافع سرمایهداران است، فرضیهای کوتهبینانه است.
در واقع تا آنجا که نئومارکسیستها "خودمختاری نسبی" دولت را میپذیرند، به این باور پلورالیستی نزدیک شدهاند که مجموعههای گوناگونی (درونملی، ملی و بینالمللی) بر صحنۀ جهانی تاثیر میگذارند.
اما ویژگی متمایز چشمانداز نئومارکسیستی این است که به رشد و توسعۀ "نظام سرمایهداری جهانی" توجه دارد؛ برخلاف مارکسیسم کلاسیک که بر "رقابت بین سرمایهداریهای ملی جداگانه" تاکید داشت.
در تحلیل نئومارکسیسم، ویژگی اصلی نظام سرمایهداری عبارت است از سازماندهی منافع طبقاتی بر پایهای بینالمللی در نتیجۀ پیدایش شرکتهای چندملیتی.
در این دیدگاه، این شرکتها نه تنها دولتهای دارای حاکمیت را از جایگاه بازیگران مسلط صحنۀ جهانی محروم کردهاند، بلکه خودشان نیز مانند دولتها و سازمانهای بینالمللی، در چارچوب الزامات ساختاریای عمل میکنند که متضمن منافع درازمدت سرمایهداری جهانی است.
به عقیدۀ نئومارکسیستها، ساختار جهانی تولید و مبادله بسیار منظم است؛ به این معنا که جهان را به ناحیههای "مرکز" و "پیرامون" تقسیم کرده است.
ناحیههای مرکز، مانند شمالِ پیشرفته، از نوآوریهای فناورانۀ سطوح بالا و پایدار سرمایهگذاری سود میبرند، در حالی که ناحیههای پیرامون، مانند جنوب کمتر توسعهیافته، نیروی کار ارزان تدارک میبینند و اغلب وابسته به فروش محصولاتاند.
اینگونه نابرابریهای جهانی، ساختارهایی را در خود منعکس میکنند که در سطح منطقهای و درون اقتصاد ملی ایجاد شدهاند. در حالی که ناحیههای منطقۀ مرکزی در در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند، منطقههای پیرامونی در واقع در حاشیه باقی ماندهاند و اغلب به محل رشد ناسیونالیسم قومی تبدیل میشوند. از این رو، جهانی شدن اقتصادی با گسستگی ملی همراه است.
این نگاه مارکسیستهای جدید به سیاست بینالملل در واقع از دهۀ 1960 به این سو پدید آمد. مطابق این نگاه، مناطق پیرامونی همواره باید وابسته باقی بمانند. یعنی کشورهای جهان سوم هیچ گاه نمیتوانند به جمع کشورهای جهان اول بپیوندند.
آندره گوندر فرانک جزو کسانی بود که چنین نگرشی را ترویج میکرد. اما پس از ظهور موج سوم دموکراسی در جهان، از اواسط دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990 میلادی، معلوم شد که برخی از کشورهای جهان سوم میتوانند از این جهان به جهان اول بگریزند. یعنی از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "توسعهیافته" تبدیل شوند.
بنابراین نئومارکسیسم را نیز باید دست کم واجد دو موج جهانی دانست. موج اول مبتنی بر آرای کسانی چو گوندر فرانک است که نور امیدی در انتهای تونل تکاپوی مناطق و جوامع پیرامونی نمیبینند، موج دوم نیز متعلق به نئومارکسیستهای پس از ظهور نئولیبرالیسم و جوامع توسعهیافته در مناطق پیرامونی است.
نمونۀ اعلای چنین جوامعی، کرۀ جنوبی است که از 1987 به این سو، حقیقتا توانست در اقتصاد جهانی ادغام شود و از کشوری "در حاشیه" به کشوری دموکراتیک و پیشرفته بدل شود که اقتصادش هم عمیقا مبتنی بر نظام سرمایهداری است.
در مجموع به نظر میرسد که نئومارکسیسم هنوز گرفتار میراث اصلی مارکسیسم، یعنی بدبینی به جهان سرمایهداری است؛ به این معنا بهروزی عمومی بشر در جهانی مبتنی بر نظام سرمایهداری را اساسا ناممکن میداند.
انتقادهای بیپایان نئومارکسیستها از سرمایهداری جهانی یا آنچه که نئولیبرالیسم میخوانندش، دقیقا ریشه در چنین نگرشی دارد. اما تحولات اخیر جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، یعنی رشد اقتصادی و پیشرفت قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان و امارات و قطر نیز در آستانۀ تبدیل شدن به چالشی جدید برای نگاه نئومارکسیسم و کلا نگرش مارکسیستی به سیاست بینالملل است.
مطابق این نگرش کلان، بهروزی و پیشرفت برای کشورهای به اصطلاح عقبمانده، در ذیل نظام بینالمللی سرمایهداری ناممکن است؛ اما واقعیات مشهود اخیر، نه فقط در شرق آسیا بلکه در برخی کشورهای عربی خاورمیانه، نافی این مدعا به نظر میرسند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سرمایهداری جمعی چیست؟ دولت سرمایهداری چیست؟